تغییر باور راهی به سوی موفقیت در زندگی

تغییر باور راهی به سوی موفقیت در زندگی -min

تغییر باور راهی به سوی موفقیت در زندگی

در این مقاله به موضوع تغییر باور می پردازیم و به داستان یک دوست عزیز به نام مریم که به خودباوری رسیده و مراحل تغییر باور را گذرانده است را مورد بررسی قرار می دهیم.

یک سال پیش ، من پذیرفتم که افسرده هستم ، و مدتهاست که این حس افسردگی را با خود دارم ، همه چیز برایم ترسناک بود. من تقریباً سه سال با دوستم زندگی کردم و بعد از او جدا شدم ، کارم را رها کردم ، اگرچه نمی خواستم اما تصمیم گرفتم تا با پدر و مادرم دوباره زندگی کنم.

من یک لاشه بودم تمام احساساتی که سالها بود آنها را سرکوب می کردم در درونم غلیان می کرد ، بعضی از آنها از کودکی به معنای واقعی زندگی مرا تحت تاثیر خود قرار داده بود. تنها دفاع من از خود در گذشته این بود که این احساسات را نادیده بگیرم ، گرچه من این کار را نیز خیلی ضعیف انجام می دادم و به هر حال در بیشتر مواقع یک انسان بسیار احساسی و ضعیف بودم.

پس از ماه ها صحبت با مشاورم و هر کسی که به صحبت های من گوش فرا می داد ، سرانجام درمان شدم. من شروع به پیدا کردن قدرت زندگی در خودم و در افکام کردم ، و توانستم جلوی انکار حقیقت را که همیشه در درون من بوده است ، بگیرم. اکنون ، وقتی ناراحت می شوم ، می توانم ناراحتیم را به عنوان یک احساس زودگذر قبول کنم ، نه به عنوان یک حقیقت انکار شده، پس متوجه شدم دیگر لازم نیست از احساساتم فرار کنم.

این فرایندی است که دوست عزیز ما در طول زندگی طی کرده است و ناشی از ترکیبی از کمک دوستان خوب بود و استفاده از یک مشاور بوده که سبب شروع تغییر باور در او شده است.

تغییر باور چگونه رخ می دهد؟

1. احساسات خود را برای تغییر باور در زندگی خود بشناسید

آنچه درون خودتان است را مورد بررسی قرار دهید، چه حسی دارید و حستان شبیه به چیست، افکار خود را مرور کنید، این افکار همان چیزی است که ذهن شما به عنوان “حقیقت” برای تغییر باور شما تعریف می کند.

می توانید حقیقت خود را برای تغییر سریع باورها دوباره تعریف کنید. ممکن است فکر کنید ، “من به اندازه کافی خوب نیستم” ، “من ضعیف هستم” ، “من خسته و شکست خورده ام” ، یا چیزهای مشابه این جملات اما باید ابتدا تغییر باورهای درون خود را آغاز کنید. احساسات و افکار دروغین را دور بریزید، باید بدانید این افکار حقیقت دروغین شما را نشان می دهند وقتی این “حقایق” ظاهر می شوند “من هستم” را به “احساس می کنم” تغییر دهید. وقتی می شنوید ، “من شکست خورده ام” ، آن را جایگزین کنید با “من احساس شکست می کنم.

این یک حقیقت است که شما وقتی می گویید من ناتوانم خود را کاملا ناتوان می دانید در حالیکه اگر این گونه به خود تلقین کنید که احساس ناتوان بودن دارید پس متوجه تفاوت احساس خود خواهید شد و این شروع تغییر باور در افراد است.

تغییر باور راهی به سوی موفقیت در زندگی-min

تغییر باور راهی به سوی موفقیت در زندگی-min

2. احساسات خود را برای تغییر باور بپذیرید

آنها را برای خود تکرار کنید تا باعث شوند روش های تغییر باور را طی کنید. احساسات و افکار خود را قضاوت نکنید فقط آنها را احساس کنید. اگر می خواهید گریه کنید ، بگذارید گریه کنید. اگر تنش دارید ، با آن تنش فعلا زندگی کنید. نفس بکشید و احساسات خود را درون خود پنهان نکنید.

مریم احساس ناتوانی می کرد زیرا قبلاً در کار ضعیف عمل کرده بود و این را به عنوان مدرکی می دانست که واقعاً در انجام بهتر کارها ناتوان است. این پذیرش سبب صدمه به او شد ، اما در نهایت با آزاد کردن احساسات منفی که در دست داشت ، توانست به آرامش برسد.

3.حقایق قدیمی خود را با موارد جدید جایگزین کنید

با استدلال از آنها حمایت کنید و اعتماد کنید که این حقیقت زندگی واقعی شما است و گامی مهم برای تغییر باور است.
به عنوان مثال ، ممکن است “من احساس می کنم که به اندازه کافی خوب نیستم” را به “من به اندازه کافی خوب هستم” تغییر دهید. من آنچنان قوی نیستم … .و این را قبول دارم. من روی این موضوعات کار می کنم تا حتی قوی تر شوم. ”

مریم با پذیرفتن اینکه به دلیل اینکه در گذشته احساس ناتوانی کرده است ، اکنون می تواند اتفاقات خوبی را که در کارش رخ داده انها را نادیده گرفته است برای خود یاداوری کند – پروژه هایی که به آنها افتخار کرده، افرادی که به او کمک کرده اند ، تفاوتی که اکنون در زندگیش رخ داده است یعنی تغییر باور در او موفقیت آمیز بوده است.

4. تغییر باور در 60 ثانیه:”حقیقت” جدید را برای خودتان تکرار کنید

توجه کنید که چه احساساتی با گفتن جملات مثبت و تغییر باور خود در 60 ثانیه رخ می دهد و آنها را با احساساتی که از مرحله دو به وجود آمده مقایسه کنید. البته تکنیک های دیگری نیز علاوه بر تغییر باور در 60 ثانیه وجود دارد همانند تغییر باور با خمیازه که این نوع تکنیک نیز بسیار موثر و دارای عملکرد سریعی در برخی مواقع است.

آیا احساس بهتری دارید؟ آیا با خود صادق هستید؟

هدف از گذراندن این مراحل بررسی این “حقایق” و تغییر باورهای غلط است. در درون خود ، شما واقعیت را می دانید. بعد از یکبار تکرار حتما احساس راحتی کنید. ممکن است شما اصلاً احساس خیلی متفاوتی نداشته باشید. اما اگر به درون خود اعتماد کنید ، “حقیقت” جدید پس از گذراندن مراحل بیشتر ، صدای جدیدی در ذهن شما خواهد شد. می توانید تنها 60 ثانیه تمرین کنید و بعد احساس خوب خودتان را تکرار کنید، این گامی سریع برای تغییر باور است.

مریم قطعا می دانست که در واقع توانایی انجام کار درست را دارد ، شغلی که می تواند به آن افتخار کند. “حقیقت” منفی چیزی را برای او پنهان کرده بود که می دانست توانایی آن را دارد.

5- با این افکار خوب کاری سازنده انجام دهید.

بنویسید. هنر خود را آشکار کنید. موسیقی یاد بگیرید و برقصید و ورزش کنید؛ کاری فیزیکی انجام دهید، کاری انجام دهید که بیانگر احساس شما در حال حاضر باشد ، در بدن و همچنین در ذهن شما محکم شود که “حقیقت” شما واقعاً چیست و چقدر شایسته است که نسبت به خود احساس خوبی داشته باشید ، مهم نیست که چه شرایط ناخوشایندی را تجربه خواهید کرد.

تغییر باور تمام این حس های خوب را به شما می دهد. بدن ما حاوی خاطراتی است که ما آگاهانه آنها را فراموش می کنیم. انجام کاری فعال با این ایده ها و احساسات جدید باعث ایجاد ارتباطات مثبت بدن می شود.

به نظر مریم ژورنالیسم و یوگا بسیار شفابخش برایش بود. او به خودش وقت داده تا واقعاً فکر کند و احساس کند حقیقت خود را زیر سوال نبرد. او تغییر باورش را با احساسات مثبت و خوب نوشت و هنگامی که در یوگا حرکت می کرد ، حقیقت جدید را در خود تقویت کرد. مغز او همیشه این احساسات و تفکرات را به یاد می آورد.

هر بار که “حقیقت” قدیمی ظاهر شد ، این مراحل را طی کنید. مغز شما در حال حاضر عادت دارد که از یک احساس منفی به یک حقیقت کاذب بپرد. بعضی اوقات این افکار ، همانطور که برای من نیز چنین بود ، ناخودآگاه هم هستند ، زیرا شما تا زمانی که ذهن شما سعی در محافظت از شما در برابر پذیرش احساسات منفی داشته باشد ، آنها را نادیده گرفته اید.

فکر اینکه “او ناتوان است” در واقع باعث شد تا در مورد خودش احساس ضعف داشته باشد به طوری که واقعاً در کار خود متناقض عمل می کرد. هنگامی که شروع به از بین بردن این ناتوانی کرد ، توانست تازه کار خود را شروع کند و نگذارد ناخودآگاه “حقیقت” پیروز شود و او را از تولید مثبت باز دارد.

پیشنهاد میکنم مقاله اعتماد به نفس را هم مطالعه کنید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *