نحوه استفاده از قدرت سؤال به نفع خودمان

قدرت سؤال-min

نحوه استفاده از قدرت سؤال به نفع خودمان

قدرت سؤال به چه معناست؟ شما در هر لحظه سؤالاتی از قبیل کجا باید بروم؟ چه لباسی بپوشم؟ چه کارهایی را باید انجام دهم؟ و….. را از خود می پرسید. این سؤالات را از ضمیر ناخودآگاه خود پرسیده و بدون فکر کردن در مورد آنها، پاسخش را دریافت می کنید.

یکی از خصوصیات اصلی ذهن انسان که می توان به آن اشاره نمود، این است که قادر به ارائه جواب های هماهنگ در رابطه با هر سؤالی که از آن بپرسیم، می باشد.

ممکن است این موضوع که مغز انسان از قدرتی بالاتر از کامپیوتر برخوردار است، به گوشتان خورده باشد. به عبارت دیگر، اگر قصد ساخت کامپیوتری مشابه قدرت مغز انسان را داشته باشیم، آنوقت ممکن است اندازه اش به دو برابر اندازه مرتفع ترین ساختمان جهان برسد.

با توجه به اینکه همه چیز در این مغز پر قدرت نهفته است، از این رو، جواب هر سؤالی قابل یافتن است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که بگویید در جستجوی چه هستید. و با پرسیدن سؤال خود، به جواب آن برسید.

قدرت سؤال

بر اساس قانون جذب، آنچه را بدست خواهید آورد که به آن فکر کنید. بنابراین، در صورت فکر کردن به بی پولی و بدبختی، غیر از بی پولی و بدبختی چیز دیگری عایدمان نمی شود و در صورت فکر کردن به خوشبختی و ثروت، آنچه نصیبمان می شود همان خوشبختی و ثروت خواهد بود.

از جمله زیرمجموعه های قانون جذب، همین مسئله قدرت سؤال می باشد. در صورت پرسیدن سؤال هایی راجع به بدبختی و بی پولی از خود، همان ها به سمت مان می آیند و اگر سؤالاتی درباره خوشبختی و ثروت از خود بپرسیم، بنابراین این خوشبختی و ثروت است که به سوی مان جاری می شود.

اکثر افرادی که با قدرت سؤال آشنایی دارند، استفاده روزانه از آن را در برنامه خود گنجانده و به یادداشت برداری پرسش هایی راجع به موفقیت در کارشان می پردازند و با چسباندن به دیوار اتاق خود، هر بار اقدام به خواندن آنها می کنند.

 

به خاطر داشته باشید که قدرت سؤال، ما را در یافتن پاسخ های علمی یاری می کند.-min

به خاطر داشته باشید که قدرت سؤال، ما را در یافتن پاسخ های علمی یاری می کند.-min

 

شما قادر به کنترل احساسات خود از طریق قدرت سؤال هستید.
خب بیایید شروع کنیم.

در ابتدا، این سؤال که چرا من در زندگی بدبخت هستم را از خود بپرسید. ممکن است پاسخ های زیادی به ذهن شما خطور نماید، از جمله، به این علت که قادر به یافتن شغل مورد علاقه خود نیستم. یا اینکه توانایی ادامه تحصیل را نداشتم.

چون از خونه بزرگی برخوردار نیستم و پاسخ هایی از این دست. جواب این سؤالات، چه حسی را در شما ایجاد می کند؟ آیا به شما حس بدبختی دست نمی دهد؟ یا اینکه غم و اندوه به سراغتان نمی آید؟ با این سؤال، کلیه امور ناراحت کننده و ناامید کننده زندگی به صورت ناخودآگاه به ذهن شما می آید.

حال بیایید این پرسش که چرا من انسان خوشبختی هستم؟ را از خود بپرسید. پاسخ های احتمالی که شاید به ذهنتان برسد عبارتند از: زیرا که من برعکس خیلی ها که بیکارند، دارای شغل هستم. یا اینکه چون به تحصیلات خود ادامه دادم. و یا بر خلاف بسیاری از افراد که خانه ای ندارند و مستأجرند، صاحبخانه هستم.

توجه داشته باشید که جواب این سؤالات، شما را بسمت موارد مثبت زندگی می کشاند که بایستی نسبت به آنها قدردان و سپاسگزار باشید.
در پاسخ به پرسش اول ممکن است ذهن ما، پاسخ ها را از قبل به این خاطر که مکرراً آن را از خود پرسیده ایم، آماده کرده باشد و بسیار سریعتر جواب را ارائه دهد.

از این رو، پاسخ به سؤال اول می تواند برای خیلی از ما آسان تر باشد. اما، در پاسخ به سؤال دوم، لازم است اجازه دهیم تا ذهنمان به تجزیه و تحلیل زندگی مان پرداخته و به دنبال یافتن علت های خوشبختی بگردد.

 

شما قادر به کنترل احساسات خود از طریق قدرت سؤال هستید.-min

قدرت سؤال /شما قادر به کنترل احساسات خود از طریق قدرت سؤال هستید.-min

 

خیلی از افراد، در صورت وقوع اتفاقی برایشان، اولین سؤالی که به ذهنشان می رسد این است که چرا من؟ به چه دلیل این اتفاق برای من رخ داده است؟ یا خدایا چرا همش بدبختی سراغ من میاید؟ و…. اینگونه سؤالات، تمرکز آنها را بر روی مسائل منفی در پی دارد و در نتیجه، اتفاقات بد و منفی بیشتری برایشان پدیدار می شود.

با توجه به مطالب ذکر شده، تلاش کنید از همین امروز، آگاهانه پرسیدن سؤالات خود را در پیش گیرید. به عنوان مثال، این سؤال را از خود بپرسید که شش ماه دیگر این مسئله یا مشکل برایم مهم است یا خیر؟ قطعاً پاسخ شما منفی است و پس از آگاهی از این موضوع، به خودتان ناراحتی پیش از وقوع مشکل را راه نمی دهید.

از این رو، با بروز مشکلی برایتان، به جای پرسیدن این سؤال که، آخه چرا این مشکل برای من رخ داد؟ این سؤال را مطرح کنید که چگونه می توانم اقدام به حل این مسئله نمایم؟ ذهن شما پس از گفتن سؤال، به جستجوی راه حل آن می پردازد.

به خاطر داشته باشید که قدرت سؤال، ما را در یافتن پاسخ های علمی یاری می کند.

برای مثال، هنگام افتادن سیب بر سر نیوتن، وی شروع به پرسیدن سؤالاتی از قبیل، دلیل افتادن سیب بر سر من چه بود؟ چرا سیب به چپ و راست یا بالا و پایین نرفت؟ و غیره. اینگونه پرسش ها، به وی کمک کرد تا به دنبال جواب این سؤال برود. یادتان باشد، تا زمانی که سؤالی وجود نداشته باشد، پاسخی هم برایش یافت نمی شود. و دلیل پیشرفت علم، همین سؤالاتی است که انسان ها از خود می پرسند.

شما با قدرت سؤال، قادر به تغییر مسیر زندگی خود هستید

پرسش شما هر چه می خواهد باشد، ذهنتان در جستجوی پیدا کردن جوابی برای آن است. در صورت پرسیدن این سؤال که چرا من بدبختم؟ در نتیجه، ذهن شما به دنبال نشان دادن علت های بدبختی شما می گردد. این جواب ها، بر زندگی شما تأثیر گذاشته و سبب بروز نا امیدی در شما می گردد.

اکنون اگر این پرسش را که من چگونه قادر به سه برابر کردن درآمد خود هستم؟ را از خود بپرسید، آنوقت ذهنتان درگیر پاسخگویی به آن می شود. و در صورت وقوع هر اتفاقی، سعی در مرتبط ساختن آن اتفاق با سه برابر شدن درآمدتان دارد. در این شرایط، به ذهن شما ایده های پولساز زیادی می رسد و در نهایت، پاسخ سؤال خود را خواهید یافت.

 

سعی کنید چگونه یا چطور را جایگزین چراهای خود نمایید-min

قدرت سؤال /سعی کنید چگونه یا چطور را جایگزین چراهای خود نمایید-min

 

با تغییر سؤالهایتان، سبب تحول در زندگی خود شوید.

در صورتی که دائماً در حال غر زدن در برابر مشکلات هستید و همش می گویید: خدایا این اتفاق چرا برای من رخ داد؟ چقدر من آدم بدشانسی هستم؟ و از این دست سؤالات. حال این سؤال را که چگونه توانایی تغییر کیفیت زندگی ام را دارم؟ از خود بپرسید.

بهترین جواب برای چنین پرسشی، تغییر سؤالاتی است که از خود می پرسید. سعی کنید از خودتان سؤالات مثبتی همچون، چگونه روابط بهتری را با همسرم ایجاد کنم؟ و یا چگونه به حل این مسئله بپردازم؟ و یا چگونه میزان درآمد خود را افزایش دهم؟ را بپرسید.

سعی کنید چگونه یا چطور را جایگزین چراهای خود نمایید

از کلمه “چرا” در سؤالات خود استفاده نکنید. برای مثال، اگر بگویید، چرا من انسان خوشبختی هستم؟ از آنجا که ذهن شما در پی علت های خوشبختی است، از این رو، احساس خوبی در شما ظاهر می شود.

اما اگر بگویید، چطور می توانم به خوشبختی برسم؟ یا چه کاری برای رسیدن به خوشبختی انجام دهم؟ ذهن شما در پی راه حل هایی خواهد بود، و این مسئله خوشبختی بیشتر شما را به همراه خواهد داشت.

لازم به ذکر است که یک بار استفاده از چرا لازم است. زیرا که با این یک بار، پی به کاستی های زندگی خود خواهید برد و سعی در تغییر آنها خواهید داشت. اما به خاطر داشته باشید فقط یکبار آن را به کار گیرید و به جای آن، سؤال با “چطور” را مکرراً و روزانه از خود بپرسید تا پاسخ آن را بیابید.

جهت استفاده بهتر از قدرت سؤال، دو پرسش در مورد هر خواسته یا مسئله ای را بکار ببرید: چه می شود….؟ و چه طور؟

 

سؤال از کائنات-min

قدرت سؤال /سؤال از کائنات-min

 

مثلاً، چه می شود، اگر درآمد ماهیانه ام 3 برابر گردد؟ جواب هایی همچون میتونم بدهی خود را پرداخت کنم و یا اینکه خانه دار شود و غیره به ذهن شما خطور می کند.

شما با این کار، در حقیقت اقدام به تجسم افزایش سه برابری درآمد خود می کنید. بر اساس قانون جذب، ابتدا باید آنچه را که می خواهید تجسم کنید و خود را در وضعیتی که دوست دارید تصور کنید تا آن را بدست آورید.

سؤال از کائنات

با پرسیدن هر سؤالی از ذهن خود، به پاسخ آن دست خواهید یافت. در صورت برخورداری از دانش و اطلاعات لازم، مغز شما در جستجوی پاسخی در میان اطلاعات موجود خواهد گشت و در صورت نداشتن اطلاعات، ذهنتان جهت دستیابی به پاسخ از ورودی های جدید و کائنات کمک می گیرد.

ممکن است شما اصلاً توجهی به اتفاقات مثبت پیرامون خود نکرده باشید و با پرسیدن این سؤال که چرا من آدم خوشبختی هستم؟ ذهنتان با تجزیه و تحلیل امور مثبت، به اتفاقات منفی کمتری عکس العمل نشان دهد.
کائنات یا ذهنمان اقدام به نشان دادن پاسخ ها به شیوه های مختلف می کنند. یا به شکل عینی یا به شکل پاسخ هایی در ذهنمان.

بنابراین، سعی کنید سؤالات بهتری از خود بپرسید. مثلا، چطور میشه دو نفر اینقدر زندگی خوبی در کنار هم داشته باشن؟ چطور میشه یک نفر از چنان ثروتی برخوردار باشه که توانایی کمک های میلیونی رو به خیریه ها داشته باشه و …

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *